تنهایی من

زندگی آرا ٬ تنهاترین پسر دنیا

تنهایی من

زندگی آرا ٬ تنهاترین پسر دنیا

حال امروزم

دیشب و امروز فکرم رفت پیش فرشته و دلم گرفت . آدم دلش میگیره بعضی وقتها . بعد از دوشی


که گرفتم حالم بهتر شد . واقعا گریه آدمو سبک میکنه .


الان خیلی بهتر شدم . بعد از  گریه ای که کردم دلم سبک شد .  وقتی از حموم اومدم بیرون رفتم


تو اتاق که خودمو خشک کنم . اعلا اومد در زد . رفتم بیرون . بهم گفت بابا حوصله داری بریم یه


دوری تو خیابونا بزنیم . گفتم نه ، حوصلشو ندارم . گفت دلت نمیپوسه تو این خونه . سرمو


انداختم پایین . اعلا گفت چرا تا یه چیزی میشه سرتو میندازی پایین . اومد زیر چونمو گرفتو


صورتمو بالا آورد . بهم گفت  دیگه سرتو پایین نیار . گفت سریع لباس بپوش بریم .


امشب باهم رفتیم بیرون . ساعت 10 برگشتیم خونه . خیلی وقت بود با دقت به خیابونا و مردم


نگاه نکرده بودم . خیابونا چقدر شلوغه . مردم حرکت میکنن . واسه اینکه سر کچلمو کسی نبینه


کلاه گذاشته بودم . وقتی داشتیم از پارکینگ مجتمع میرفتیم بیرون اعلا کلامو برداشت . گفت مگه


کچل بودن چه عیبی داره . همون موقع هم که تو موهاتو رنگ میکردی من چیزی بهت نمیگفتم ،


چون میخواستم هر کاری که فکر میکنی درسته رو انجام بدی . واقعا میگم ، دیگه ازش بدم


نمیاد . ولی هنوز از دستش ناراحتم و نبخشیدمش .

   

بهم گفت شام رو هم بیرون بخوریم ولی من قبول نکردم و شام گرفتیمو اومدیم خونه خوردیم .


بیرون رفتن آدمو خسته میکنه . الان که دارم مینویسم چشمام سنگین شده . اعلا خوابیده . فردا


باید بره سر کار . منم یه کم بیام تو وبلاگ دوستان ببینم چه خبره . فعلا

نظرات 2 + ارسال نظر
گندم پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ق.ظ http://daily-of-me.blogsky.com

خوشحالم که خوبی
اِ یادم رفت سلام
سعی کن همینطوری بمونی...

سلام .

مرسى .

واقعا بستگى به شرایط داره . من میخوام خوب باشم ، ولى دنیا نمیخواد .

vo0ro0jak پنج‌شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:14 ق.ظ http://vo0ro0jak66.blogsky.com

آرا خوشحالم که رفتی بیرون.خوشحالم که یکم روحیت داره بهتر میشه.منم امروز گریه کردم چون قبول نشدم ولی خب خودمو جمع و جور کردم.شام خوشمزه بود؟؟؟
راستی دیوونه مگه کچلی چه اشکالی داره؟؟؟من اگه دسته خودم بود دوباره کچل میکردم.خیلی دوست دارم مو رو سرم نباشهخلم نه؟؟؟

سلام .

وای ناراحت شدم . ولی برات آرزو میکنم تو مراحل بعدی زندگیت موفق باشی .

شامش بد نبود ولی من غذاهای مادر بزرگ رو بیشتر دوست دارم .

راستی من خل بودنتو دوست دارم . مثل خودمی . منم خل بازی در میارم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد